| ||
+شیشه عطر رو داده بود به دوستش، گفته بود بزنه به بچه ها که دارن میرن عملیات خوشبو باشند! +دوستش اومد و گفت: بگیر حاجی این عطرت! هر کار کردم درش باز نشد... [ شنبه 89/1/28 ] [ 1:1 عصر ] [ مخبت ]
[ نظرات () ]
|
بازدید امروز: 1 بازدید دیروز: 3 کل بازدیدها: 57357 |